خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرد
[صفت]
kühl
/kyːl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: kühler]
[حالت عالی: kühlste-]
1
سرد
خنک
1.Das Wasser ist zu kühl zum Baden.
1. این آب بیش از حد برای حمامکردن سرد است.
2.Es ist kühl draußen. Zieh dir eine Jacke an.
2. بیرون هوا سرد است. کاپشنت را بپوش.
3.Heute ist es kühl. Wir können nicht im Garten sitzen.
3. امروز هوا سرد است. نمیتوانیم در حیاط بنشینیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
küchentisch
küchenschrank
küchenregal
küchenhilfe
küchenchef
kühlcontainer
kühle
kühlen
kühler
kühlerhaube
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان