1 . شهر کوچک
[اسم]

die Kleinstadt

/ˈklaɪ̯nˌʃtat/
قابل شمارش مونث
[جمع: Kleinstädte] [ملکی: Kleinstadt]

1 شهر کوچک

  • 1.Das Leben in einer Kleinstadt hat Vor- und Nachteile.
    1. زندگی در یک شهر کوچک مزیت‌ها و معایبی دارد.
  • 2.Ich wuchs in einer Kleinstadt auf.
    2. من در یک شهر کوچک بزرگ شدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان