1 . ارتباط
[اسم]

der Kontakt

/kɔnˈtakt/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Kontakte] [ملکی: Kontakt(e)s]

1 ارتباط فرد آشنا، رابط

مترادف و متضاد Beziehung Umgang Verbindung
  • 1.Haben Sie Kontakt mit Deutschen?
    1. آیا آشنایی در بین آلمان‌ها داری؟
  • 2.Ich habe wenig Kontakt zu meinen Kollegen.
    2. من ارتباط کمی با همکارانم دارم.
mit jemandem Kontakt pflegen
رابطه را با کسی حفظ کردن
  • Sie pflegen ihren Kontakt mit dem Studienzentrum und interessieren sich für dessen Programme.
    آن‌ها رابطه خود را با مرکز مطالعاتی حفظ می‌کنند و علاقه‌مند به برنامه‌هایشان هستند.
Kontakte knüpfen
ارتباط برقرار کردن
  • Eine Fachmesse ist ein guter Ort, um neue Kontakte zu knüpfen.
    یک نمایشگاه بازرگانی مکان خوبی برای برقرار کردن ارتباط است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان