خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دایره
2 . منطقه
[اسم]
der Kreis
/kʀaɪ̯s/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Kreise]
[ملکی: Kreises]
1
دایره
1.Bitte malt jetzt alle einen Kreis in euer Heft.
1. لطفاً حالا همه در دفترهایتان یک دایره بکشید.
2.Die Kinder sitzen im Kindergarten im Kreis.
2. بچهها در مهدکودک بهصورت دایرهای مینشینند.
3.Melanie malt Kreise in ihr Heft.
3. "ملانی" در دفترش دایرههایی میکشد.
2
منطقه
ناحیه
مترادف و متضاد
Bezirk
Distrikt
1.In unserem Kreis kommt die Müllabfuhr mittwochs.
1. در منطقه ما زبالهجمعکنها چهارشنبهها میآیند.
2.Unser Ort gehört zum Kreis Neuss.
2. محل ما متعلق به منطقه "نویس" است.
in vielen Kreisen
در بسیاری از مناطق
In vielen Kreisen des Landes fiel der Schulunterricht aus.
در بسیاری از مناطق کشور کلاس درس مدارس لغو شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
kreieren
kreidefelsen
kreidebleich
kreide
kreditzins
kreisbahn
kreischen
kreisel
kreisen
kreislauf
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان