خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دروغ
[اسم]
die Lüge
/ˈlyːɡə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Lügen]
[ملکی: Lüge]
1
دروغ
1.Das ist eine Lüge. Ich weiß, dass das nicht wahr ist.
1. این یک دروغ است. من میدانم که این واقعیت نیست.
2.eine raffinierte Lüge
2. یک دروغ زیرکانه
تصاویر
کلمات نزدیک
lüften
lücke
löwe
lötzinn
lötkolben
lügen
lügner
lümmel
lüneburg
maastricht
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان