خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آهسته
[صفت]
leise
/ˈlaɪzə/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: leiser]
[حالت عالی: leiseste-]
1
آهسته
کمصدا، ساکت
1.Er spricht so leise, dass wir ihn kaum verstehen können.
1. او آنقدر آهسته صحبت میکند که ما بهسختی میتوانیم حرف او را بفهمیم.
2.Könntest du das Radio bitte etwas leiser stellen?
2. میتوانی رادیو را کمی کمصدا کنی [صدای رادیو را کم کنی]؟
3.Seid leise. Die anderen schlafen schon.
3. ساکت باشید. بقیه خواب هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
leipzig
leinwand
leinenband
leinen
leine
leiste
leisten
leistenbruch
leistung
leistungskurs
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان