خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آسیاب کردن
[فعل]
mahlen
/ˈmaːlən/
فعل بی قاعده ضعیف
فعل گذرا
[گذشته: mahlte]
[گذشته: mahlte]
[گذشته کامل: gemahlen]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
آسیاب کردن
خرد کردن، کوبیدن
1.Du musst erst Kaffee mahlen.
1. تو باید اول قهوه را آسیاب کنی.
2.Sie kauft nur Bohnen und mahlt ihren Kaffee selber.
2. او فقط دانههایی میخرد و خودش قهوهاش را آسیاب میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
mahl
mahagoni
magnetismus
magnetisieren
magnetisch
mahlzeit
mahnen
mahnung
mai
mail-adresse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان