خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارشناس مکاترونیک
[اسم]
der Mechatroniker
/meːçatʁoːnɪkɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Mechatroniker]
[ملکی: Mechatronikers]
[مونث: Mechatronikerin]
1
کارشناس مکاترونیک
1.Er absolvierte eine Ausbildung zum Mechatroniker.
1. او یک دوره را بهعنوان کارشناس مکاترونیک تمام کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
mechanismus
mechanisch
mechaniker
mechanik
maßvoll
meckern
medaille
medaillengewinner
medaillon
medial
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان