خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوری کردن
[فعل]
meiden
/ˈmaɪ̯dn̩/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: mied]
[گذشته: mied]
[گذشته کامل: gemieden]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
دوری کردن
پرهیز کردن
1.Er meidet Katzen, weil er allergisch gegen sie ist.
1. او از گربهها دوری میکند چون نسبت به آنها حساسیت دارد.
2.Man sollte unnötiges Risiko meiden.
2. آدم بایستی که از ریسکهای غیرضروری پرهیز کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
mehrheitswahl
mehrzahl
mehrwertsteuer
mehrspurig
mehrsprachigkeit
meier
meile
meilenstein
mein
mein auto ist aufgebrochen worden.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان