خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اکثر
[قید]
meist
/maɪ̯st/
غیرقابل مقایسه
1
اکثر
بیشتر
مترادف و متضاد
größtenteils
namentlich
überwiegend
1.Die meisten Norddeutschen sind sehr groß.
1. بیشتر افرادشمال آلمان خیلی قدبلند هستند.
2.Ich bin neu im Haus. Die meisten Nachbarn kenne ich noch nicht.
2. من در این خانه جدید هستم. بیشتر همسایهها را نمیشناسم.
3.Wie gut kannst du Deutsch? – Das Meiste verstehe ich.
3. آلمانیات چقدر خوب است؟ - بیشترش را میفهمم.
تصاویر
کلمات نزدیک
meise
meinungsaustausch
meinung
meinpossessivpron.
meinhardt
meistens
meister
meisterbrief
meisterhaft
meistern
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان