خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبپرتقال
[اسم]
der Orangensaft
/oˈʁɑ̃ːʒn̩ˌzaft/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Orangensäfte]
[ملکی: Orangensaft(e)s]
1
آبپرتقال
1.Ein Glas Orangensaft.
1. یک لیوان آبپرتقال.
تصاویر
کلمات نزدیک
orangenmarmelade
orange
optisch
option
optimistisch
orchester
orden
ordentlich
ordern
ordinalzahl
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان