خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ارکستر
[اسم]
das Orchester
/ˌɔʁˈkɛstɐ/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Orchester]
[ملکی: Orchesters]
1
ارکستر
1.Auf unserer Hochzeit hat ein kleines Orchester gespielt.
1. در جشن عروسی ما یک ارکستر کوچک (موسیقی) نواخت.
2.Sie spielt Klavier in einem Rundfunkorchester.
2. او در یک ارکستر رادیویی پیانو مینوازد.
تصاویر
کلمات نزدیک
orangensaft
orangenmarmelade
orange
optisch
option
orden
ordentlich
ordern
ordinalzahl
ordinate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان