خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرتب
[صفت]
ordentlich
/ˈɔʁdəntlɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: ordentlicher]
[حالت عالی: ordentlichsten]
1
مرتب
منظم
1.Auf seinem Schreibtisch sieht es immer sehr ordentlich aus.
1. روی میز تحریر او همیشه خیلی منظم به نظر میرسد.
2.Dein Zimmer ist ja heute so ordentlich.
2. اتاقت امروز خیلی مرتب است.
3.Mein Bruder ist ein sehr ordentlicher Mensch.
3. برادر من انسان خیلی منظمی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
orden
orchester
orangensaft
orangenmarmelade
orange
ordern
ordinalzahl
ordinate
ordinär
ordnen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان