خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چسب زخم
[اسم]
das Pflaster
/ˈpflastɐ/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Pflaster]
[ملکی: Pflasters]
1
چسب زخم
بانداژ
1.Hast du ein Pflaster? Meine Wunde fängt wieder an zu bluten.
1. آیا چسب زخم داری؟ زخم من دوباره شروع به خونریزی کردهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
pflanzlich
pflanzenöl
pflanzenschutzmittel
pflanzenart
pflanzen
pflastern
pflasterstein
pflaume
pflege
pflegebedürftig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان