خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نق زدن
[فعل]
quengeln
/ˈkvɛŋl̩n/
فعل ناگذر
[گذشته: quengelte]
[گذشته: quengelte]
[گذشته کامل: gequengelt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
نق زدن
غر زدن
1.Er quengelt ständig, dass das Essen nicht schmeckt.
1. او مدام غر میزد که غذا مزه ندارد.
2.Sie quengelt an der Supermarktkasse.
2. او در صندوق سوپرمارکت نق میزد.
تصاویر
کلمات نزدیک
quellwasser
quellenangabe
quellen
quelle
quecksilber
quer
quere
querstraße
querulant
quetschen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان