1 . موش صحرایی
[اسم]

die Ratte

/ˈʀatə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Ratten] [ملکی: Ratte]

1 موش صحرایی

  • 1.Im Hühnerstall habe ich eine Ratte gesehen.
    1. من در لانه مرغ‌ها، یک موش صحرایی را دیدم.
  • 2.Im Keller saß eine große Ratte.
    2. در زیرزمین، یک موش صحرایی بزرگ نشسته‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان