[اسم]

der Raub

/ʀaʊ̯p/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Raube] [ملکی: Raub(e)s]

1 دزدی سرقت

  • 1.Der Raub erfolgte trotz der Überwachungskameras.
    1. سرقت علی رغم دوربین‌های مدار بسته موفق شد.
  • 2.Raub muss mit Gefängnis bestraft werden.
    2. دزدی باید با زندان مجازات بشود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان