خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . واکنش نشان دادن
[فعل]
reagieren
/ʁeaˈɡiːʁən/
فعل گذرا
[گذشته: reagierte]
[گذشته: reagierte]
[گذشته کامل: reagiert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
واکنش نشان دادن
پاسخ دادن
مترادف و متضاد
antworten
aufnehmen
begegnen
kontern
1.Ich habe dem Vermieter geschrieben, aber er hat noch nicht reagiert.
1. من برای صاحب خانه (نامه) نوشتم اما او هنوز پاسخ ندادهاست.
auf etwas (Akk.) reagieren
به چیزی واکنش نشان دادن
schnell/drastisch/... reagieren
به سرعت/به شدت/... پاسخ دادن
Ohne Zweifel wird sie drastisch reagieren.
بدون شک او به شدت واکنش نشان خواهد داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
reagenzglas
razzia
raver
rave
raute
reaktion
reaktionär
reaktor
real
realisieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان