خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . واکنش
[اسم]
die Reaktion
/ˌʀeakˈʦi̯oːn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Reaktionen]
[ملکی: Reaktion]
1
واکنش
مترادف و متضاد
Antwort
Respons
1.Die schnelle Reaktion der Fahrerin verhinderte einen Unfall.
1. واکنش سریع راننده از یک تصادف جلوگیری کرد.
2.Diese Reaktion ist typisch für ihn.
2. این واکنش برای او عادی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
reagieren
reagenzglas
razzia
raver
rave
reaktionär
reaktor
real
realisieren
realismus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان