1 . نجات دادن 2 . فرار کردن
[فعل]

retten

/ˈʀɛtn̩/
فعل گذرا
[گذشته: rettete] [گذشته: rettete] [گذشته کامل: gerettet] [فعل کمکی: haben ]

1 نجات دادن

  • 1.Das Kind konnte aus dem Wasser gerettet werden.
    1. بچه از آب نجات داده شد.
  • 2.Der Arzt konnte das Kind noch retten.
    2. پزشک هنوز می‌تواند این بچه را نجات دهد.

2 فرار کردن خود را نجات دادن (sich retten)

  • 1.Alle Personen konnten sich aus dem brennenden Bus retten.
    1. همه افراد توانستند از اتوبوس آتش گرفته فرار کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان