خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کف کردن
2 . خون (کسی) به جوش آمدن
[فعل]
schäumen
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
کف کردن
2
خون (کسی) به جوش آمدن
تصاویر
کلمات نزدیک
schätzwert
schätzungsweise
schätzung
schätzen
schärfen
schöffe
schöffengericht
schön
schön sie kennengelernt zu haben.
schönbrunn
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان