خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ذوب شدن
[فعل]
schmelzen
/ˈʃmɛlʦn̩/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته: schmolz]
[گذشته: schmolz]
[گذشته کامل: geschmolzen]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
ذوب شدن
آب شدن
1.Butter schmilzt in der Sonne.
1. کره در آفتاب آب میشود.
2.Gold schmelzen
2. ذوب شدن طلا
تصاویر
کلمات نزدیک
schmeißen
schmeichler
schmeicheln
schmeckt es ihnen?
schmecken
schmerz
schmerzempfindlich
schmerzempfindlichkeit
schmerzen
schmerzfrei
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان