خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کثیف
[صفت]
schmuddelig
/ˈʃmʊdl̩ˌlɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: schmuddeliger]
[حالت عالی: schmuddeligsten]
1
کثیف
چرک، نامرتب
1.Die Stühle sind alt und schmuddelig.
1. صندلیها قدیمی و کثیف هستند.
2.schmuddelig aussehen
2. کثیف به نظر رسیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
schmuckstück
schmuckladen
schmuck
schmoren
schmollmund
schmuggel
schmuggeln
schmuggler
schmunzeln
schmusen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان