خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قدم
[اسم]
der Schritt
/ʃʀɪt/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Schritte]
[ملکی: Schritt(e)s]
1
قدم
گام
1.Die Sprachschule ist nur ein paar Schritte von hier.
1. مدرسه زبان فقط چند قدم از اینجا فاصله دارد.
2.Du musst der Anleitung Schritt für Schritt folgen.
2. شما باید دستور العمل را قدم به قدم دنبال کنید.
3.Wir waren ein paar Schritte gegangen, da fing es an zu regnen.
3. ما چند قدم راه رفته بودیم، که باران شروع شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
schrillen
schrill
schriftzeichen
schriftverkehr
schriftsteller
schroff
schrot
schroten
schrott
schrottreif
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان