1 . اعتماد به نفس 2 . خودآگاهی
[اسم]

das Selbstbewusstsein

/ˈzɛlpstbəˌvʊstzaɪ̯n/
غیرقابل شمارش خنثی
[ملکی: Selbstbewusstseins]

1 اعتماد به نفس

  • 1.ein ausgeprägtes Selbstbewusstsein haben
    1. اعتماد به نفس چشمگیری داشتن
  • 2.Mein Selbstbewusstsein hat enorm gesteigert.
    2. اعتماد به نفس من، غیر عادی افزایش یافت.

2 خودآگاهی

  • 1.Moralisches Handeln setzt Selbstbewusstsein voraus.
    1. رفتار اخلاقی به خودآگاهی نیاز دارد. [خودآگاهی پیش‌نیاز رفتار اخلاقی است.]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان