خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوک تیز
[صفت]
spitz
/ʃpɪts/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: spitzer]
[حالت عالی: spitzesten]
1
نوک تیز
تیز
مترادف و متضاد
flach
1.Der Bleistift ist nicht spitz.
1. این مداد، نوک تیز نیست. [نوک این مداد تیز نیست.]
2.Er hat eine spitze Nase.
2. او یک دماغ نوک تیز دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
spital
spirituskocher
spiritus
spirituose
spirale
spitze
spitzel
spitzen
spitzenkraft
spitzenpreis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان