خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیروی (کار) عالی
[اسم]
die Spitzenkraft
/ˈʃpɪt͡sn̩ˌkʁaft/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Spitzenkräfte]
[ملکی: Spitzenkraft]
1
نیروی (کار) عالی
1.Den Ausfall von drei Spitzenkräften konnte das Team nicht kompensieren.
1. تیم، عدم حضور سه نیروی (کار) عالی را نتوانست جبران کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
spitzen
spitzel
spitze
spitz
spital
spitzenpreis
spitzensportler
spitzer
spitzname
spleen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان