1 . مشکل اعتیاد
[اسم]

das Suchtproblem

/zˈuːxtproːblˌeːm/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Suchtprobleme] [ملکی: Suchtproblems]

1 مشکل اعتیاد مشکل سوءمصرف مواد

  • 1.Ich wusste, dass er seit langem ein Suchtproblem hatte.
    1. من می‌دانستم که او از مدت‌ها پیش مشکل سوءمصرف مواد دارد.
  • 2.Meine Schwester hat vielleicht ein Suchtproblem.
    2. شاید خواهر من مشکل اعتیاد دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان