خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سیستماتیک
[صفت]
systematisch
/zʏsteˈmaːtɪʃ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: systematischer]
[حالت عالی: systematischsten]
1
سیستماتیک
روشمند
1.Demokratie, Freiheit und Menschenrechte werden in Kuba systematisch missachtet.
1. از دموکراسی، آزادی و حقوق مردم در کوبا به صورت سیستماتیک چشمپوشی میشود.
2.die systematische Verfolgung von Minderheiten
2. سرکوب روشمند اقلیتها
تصاویر
کلمات نزدیک
system
syrisch
syrer
synthetisch
synthesizer
systemfehler
szenario
szene
szenenwechsel
säbel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان