خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باشگاه تنیس
[اسم]
der Tennisverein
/tˈɛnɪsfˌeːraɪn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Tennisvereine]
[ملکی: Tennisvereins]
1
باشگاه تنیس
1.Die Kirche sollte sich um ihre Mitglieder kümmern, wie der Tennisverein es tut.
1. کلیسا باید حواسش به اعضای خود باشد، همانطور که باشگاه تنیس این کار را میکند.
2.Er ist Mitglied des Tennisvereins.
2. او عضو باشگاه تنیس است.
تصاویر
کلمات نزدیک
tennisplatz
teebeutel
taschenmesser
tanzschule
tanzkurs
textgrafik
theaterintonation
theaterklasse
theaterregisseur
tierschutzverein
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان