خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بلیت تئاتر
[اسم]
die Theaterkarte
/teˈaːtɐˌkaʁtə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Theaterkarten]
[ملکی: Theaterkarte]
1
بلیت تئاتر
1.Bitte bestellen Sie Ihre Theaterkarte gemeinsam mit der Anmeldung.
1. لطفا بلیت تئاترتان را همراه با نامنویسی سفارش بدهید.
2.Ich will keine Theaterkarten.
2. من هیچ بلیت تئاتری نمیخواهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
theaterbesuch
theater
thailand
thaiboxen
telegrafie
theaterprojekt
theaterstück
theke
thema
thematisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان