خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلاس تئاتر
[اسم]
die Theaterklasse
/tˈeːatɜklˌasə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Theaterklassen]
[ملکی: Theaterklasse]
1
کلاس تئاتر
1.Er bietet ihnen die Aufnahme in eine Theaterklasse, in der mindestens die Hälfte der Kinder gut Deutsch sprechen.
1. او به آنها پذیرش در کلاس تئاتری را ارائه میکند که در آن حداقل نصف بچهها بهخوبی آلمانی صحبت میکنند.
2.Meine Kinder besuchen eine Theaterklasse.
2. بچههای من به کلاس تئاتر میروند.
تصاویر
کلمات نزدیک
theaterintonation
textgrafik
tennisverein
tennisplatz
teebeutel
theaterregisseur
tierschutzverein
toast hawaii
tochterfirma
toncollage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان