خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نظریه
[اسم]
die Theorie
/teoˈʀiː/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Theorien]
[ملکی: Theorie]
1
نظریه
تئوری
1.Das ist die Theorie. In der Praxis ist vieles ganz anders.
1. این نظریه است. در عمل خیلی چیزها کامل متفاوت است.
2.Über die Entstehung der Erde gibt es verschiedene Theorien.
2. نظریه های متعددی در مورد منشا زمین وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
theoretisch
theologisch
theologie
theologe
theodor
therapeut
therapeutisch
therapie
therapieren
thermometer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان