خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خشک
2 . بدون شکر (شراب)
[صفت]
trocken
/ˈtʁɔkən/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: trockener]
[حالت عالی: trockenste-]
1
خشک
بیآب
1.Die Wäsche ist bald wieder trocken.
1. رختها دوباره خیلی زود خشک میشوند.
2.Ist die Wäsche schon trocken?
2. آیا رختها هنوز خشک نشدهاند؟
3.Sind deine Haare schon trocken?
3. موهایت خشک شدهاند؟
2
بدون شکر (شراب)
1.Bitte einen trockenen Wein.
1. یک شراب بدون شکر لطفاً.
تصاویر
کلمات نزدیک
triumphpforte
trivial
triumphieren
triumph
tritt
trockener humor
trockenhaube
trockenheit
trockenzeit
trocknen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان