خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رایگان
2 . بی فایده
[قید]
umsonst
/ʊmˈzɔnst/
غیرقابل مقایسه
1
رایگان
به صورت رایگان
1.Die Reparatur während der Garantiezeit ist umsonst.
1. تعمیرات در طول دوره گارانتی رایگان است.
2.Ich musste nichts bezahlen. Die Reparatur war umsonst.
2. من نباید هیچچیز میپرداختم، تعمیرات رایگان بود.
2
بی فایده
1.Nichts hat geholfen, es war alles umsonst.
1. هیچ چیز کمکی نکرد، همه اینها بی فایده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
umso
umsiedeln
umsichtig
umsicht
umsetzung
umstand
umstandskleid
umstehend
umsteigen
umstellen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان