خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشبینی
[اسم]
die Vorhersage
/foːɾhˈeːɾzˌɑːɡə/
قابل شمارش
مونث
1
پیشبینی
1.Laut der Vorhersage soll es morgen bewölkt sein.
1. طبق پیشبینی فردا هوا ابری میشود.
2.Wir müssen die Vorhersage der Experten in Betracht ziehen.
2. ما باید پیشبینی متخصصان را در نظر بگیریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
video-blogger
video-blog
verkehrsunfall
verkehrslage
verkehrs-drohne
vorleser
wahlspruch
wartezeit
webanalyse
wegfliegen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان