1 . پیش‌بینی
[اسم]

die Vorhersage

/foːɾhˈeːɾzˌɑːɡə/
قابل شمارش مونث

1 پیش‌بینی

  • 1.Laut der Vorhersage soll es morgen bewölkt sein.
    1. طبق پیش‌بینی‌ فردا هوا ابری می‌شود.
  • 2.Wir müssen die Vorhersage der Experten in Betracht ziehen.
    2. ما باید پیش‌بینی متخصصان را در نظر بگیریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان