خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خواننده (کتاب و ...)
[اسم]
der Vorleser
/fˈoːɾlˌeːzɜ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Vorleser]
[ملکی: Vorlesers]
[مونث: Vorleserin]
1
خواننده (کتاب و ...)
1.Der Vorleser wartet auf seine Gäste.
1. خواننده منتظر مهمانهایش است.
2.Er war Übersetzer zahlreicher Bücher aus dem Englischen, Vorleser und Autor.
2. او مترجم کتابهای متعددی از زبان انگلیسی، خواننده و نویسنده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
vorhersage
video-blogger
video-blog
verkehrsunfall
verkehrslage
wahlspruch
wartezeit
webanalyse
wegfliegen
wegmachen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان