خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نقطه عطف
[اسم]
der Wendepunkt
/vˈɛndeːpˌʊŋkt/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Wendepunkte]
[ملکی: Wendepunkt(e)s]
1
نقطه عطف
1.Die Fusion ist ein Wendepunkt in der Geschichte der Firma.
1. ادغام (شرکتها) نقطه عطفی در تاریخ این شرکت است.
2.Die letzte Wahl war ein historischer Wendepunkt für das Land.
2. انتخابات آخر نقطه عطفی تاریخی برای آن کشور بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
weltwissen
weiterspielen
weitersehen
weiterschauen
wegrennen
wenn-satz
werbeanzeige
werbeplakat
werbeshooting
westslawisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان