خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تأثیر
[اسم]
die Wirkung
/ˈvɪʁkʊŋ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Wirkungen]
[ملکی: Wirkung]
1
تأثیر
اثر
مترادف و متضاد
Auswirkung
Effekt
Folge
1.Die Tabletten haben eine starke Wirkung.
1. قرصها تأثیر شدیدی دارند.
2.Welche Wirkungen hat dieses Medikament? Muss ich vorsichtig sein?
2. این دارو چه تأثیراتی دارد؟ آیا باید مراقب باشم؟
تصاویر
کلمات نزدیک
wirkstoff
wirksamkeit
wirksam
wirklichkeit
wirklich
wirr
wirrwarr
wirsing
wirt
wirtin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان