خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هفته ها
[قید]
wochenlang
/ˈvɔχn̩ˌlaŋ/
غیرقابل مقایسه
1
هفته ها
برای چند هفته
1.Er arbeitete wochenlang wie verrückt.
1. او هفته ها به طور دیوانه واری کار کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
wochenendtourist
wochenendreise
wochenendeinkauf
wochenende
woche
wochenmagazin
wochenmarkt
wochenschau
wochentag
wochentags
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان