1 . وقت‌گیر
[صفت]

zeitintensiv

/tsˈaɪtˌɪntɛnzˌiːf/
غیرقابل مقایسه

1 وقت‌گیر زمان‌بر

  • 1.Beides ist sehr zeitintensiv, und da musste ich einfach aufhören.
    1. هر دو (کارها) وقت‌گیر هستند و به‌همین دلیل مجبور شدم (از انجام آن‌ها) دست بکشم.
  • 2.Ein solch grundsätzliches Gespräch kann sehr zeitintensiv sein.
    2. چنین گفت‌وگویی اساسی می‌تواند بسیار زمان‌بر باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان