خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افزایش
[اسم]
die Zunahme
/ˈʦuːˌnaːmə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Zunahmen]
[ملکی: Zunahme]
1
افزایش
رشد
مترادف و متضاد
Abnahme
1.Für die nächsten Jahre ist mit einer weiteren Zunahme des Verkehrs zu rechnen.
1. برای سال آینده روی یک افزایش دوباره ترافیک حساب میشود.
2.Wir erleben eine Zunahme der Weltbevölkerung.
2. ما رشد جمعیت جهان را تجربه میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
zumüllen
zumutung
zumuten
zumute
zumindest
zuname
zunehmen
zuneigung
zunge
zungenpiercing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان