[اسم]

das Alter

/ˈaltɐ/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Alter] [ملکی: Alters]

1 سن

مترادف و متضاد Lebensalter
  • 1.In deinem Alter wollte ich Arzt werden.
    1. من در سن (و سال) تو می‌خواستم پزشک شوم.
  • 2.Trotz ihres hohen Alters macht sie noch weite Reisen.
    2. با وجود سن بالایش، او هنوز هم سفرهای طولانی می‌کند.
  • 3.Wir sind etwa im gleichen Alter.
    3. ما تقریباً سن مشابهی داریم [هم‌سن هستیم].
کاربرد واژه Alter به‌معنای سن
واژه Alter در آلمانی معنایی نزدیک به "سن" در فارسی دارد و به تعداد سال‌هایی که از عمر یک فرد یا چیز می‌گذرد، اشاره می‌کند. معمولاً این واژه را در فرم‌های اطلاعات می‌بینید. در این صورت باید سن خود را به عدد رو‌به‌روی Alter بنویسید.
نحوه استفاده از Alter در آلمانی کمی با فارسی متفاوت است، زمانی که در جمله می‌خواهند به سن چیزی اشاره کنند معمولاً در آلمانی از عبارت "Alter von" استفاده می‌کنند، مثلاً "Im Alter von 40 Jahren" (در چهل سالگی/در سن چهل سالگی)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان