[اسم]

das Haus

/haʊ̯s/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Häuser] [ملکی: Hauses]

1 خانه

مترادف و متضاد Bau Bauwerk daheim Gebäude Heim Wohnung
  • 1.In welchem Haus wohnst du?
    1. تو در کدام خانه زندگی می‌کنی؟
ein großes/kleines/altes/mehrstöckiges/... Haus
یک خانه بزرگ/کوچک/قدیمی/چندطبقه/...
  • Wir könnten ein großes Haus kaufen.
    ما می‌توانستیم یک خانه بزرگ بخریم.
ein Haus bauen/einrichten/...
خانه‌ای را ساختن/چیدن/....
  • 1. In dieser Gegend dürfen keine neuen Häuser gebaut werden.
    1. در این منطقه اجازه ساخت هیچ خانه جدیدی وجود ندارد.
  • 2. Wir haben ein Haus gemietet.
    2. ما یک خانه اجاره کردیم.
ein Haus renovieren/umbauen/...
خانه‌ای را بازسازی کردن/نوسازی کردن/...
  • Ich will das Haus renovieren, mir eine Arbeit suchen und dir das Geld zurückzahlen.
    من می‌خواهم خانه را بازسازی کنم، یک کار جدید پیدا کنم و پول را به تو پس بدهم.
ein eigenes Haus haben/besitzen/...
خانه شخصی خود را داشتن/مالک بودن/...
  • Wir verdienen, ein eigenes Haus zu haben.
    ما حقمان است خانه شخصی خودمان را داشته باشیم.
Haus an Haus wohnen
دیوار به دیوار زندگی کردن
  • Sie wohnen Haus an Haus.
    آن‌ها دیوار به دیوار زندگی می‌کنند.
nach Hause gehen
به خانه رفتن
  • Ich muss jetzt nach Hause gehen.
    من حالا باید به خانه بروم.
zu Hause sein
در خانه بودن
  • Paul ist nicht zu Hause.
    "پاوول" در خانه نیست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان