1 . در نتیجه
[قید]

infolgedessen

/ɪnfɔlɡəˈdɛsn̩/
غیرقابل مقایسه

1 در نتیجه بنابراین

مترادف و متضاد als Folge davon daher deshalb
  • 1.Die Einkommensungleichheit in Brasilien nimmt infolgedessen ab.
    1. در نتیجه، نابرابری درآمدی در برزیل کاهش می‌یابد.
  • 2.Wir sollten infolgedessen sorgfältig nachdenken und Entscheidungen treffen.
    2. بنابراین ما باید محتاطانه فکر کنیم و تصمیم‌هایی بگیریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان