1 . کنجکاو
[صفت]

neugierig

/ˈnɔʏ̯ˌgiːʁɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: neugieriger] [حالت عالی: neugierigste-]

1 کنجکاو فضول

  • 1.Die Nachbarn sind ziemlich neugierig.
    1. همسایه‌ها نسبتاً فضول هستند.
  • 2.Immer fragt sie. Sie ist so neugierig.
    2. او همیشه سوال می‌پرسد. او خیلی کنجکاو است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان