1 . گفتن
[فعل]

sagen

/zaːɡən/
فعل ناگذر
[گذشته: sagte] [گذشته: sagte] [گذشته کامل: gesagt] [فعل کمکی: haben ]

1 گفتن صحبت کردن

مترادف و متضاد äußern aussprechen berichten erzählen mitteilen schweigen
  • 1.Sag mal, wie geht es dir denn?
    1. بگو ببینم، حالت چطوره؟
etwas (Akk.) sagen
چیزی را گفتن
  • Entschuldigung! Was haben Sie gesagt?
    ببخشید! چی گفتید؟
jemandem etwas (Akk.) sagen
به کسی چیزی گفتن
  • 1. Er sagt niemandem, wie alt er ist.
    1. او به هیچ‌کس نمی‌گوید چند ساله است.
  • 2. Können Sie mir bitte sagen, wo hier ein Geldautomat ist?
    2. می‌توانید به من بگویید این‌جا دستگاه خودپرداز کجاست؟
wie gesagt, ...
همان‌طور که گفته شد...
  • Wie gesagt, wir müssen uns besser kennenlernen.
    همان‌طور که گفته شد ما باید همدیگر را بهتر بشناسیم.
etwas auf (Sprache) sagen
چیزی را به (زبانی) گفتن
  • Sie versuchte, uns etwas auf Deutsch zu sagen.
    او تلاش کرد که چیزی را به ما به زبان آلمانی بگوید.
dazu etwas sagen
راجع به آن چیزی گفتن
  • Was sagen Sie dazu?
    راجع به آن چه می‌گویی؟
leichter gesagt als getan
حرف زدن راحت‌تر از عمل کردن است
etwas laut/leise/deutlich/im Flüsterton/vorwurfsvoll sagen
چیزی را بلند/آهسته/در حالت نجوا/ملامت‌آمیز گفتن
  • Du darfst es nicht laut sagen.
    تو نباید این را بلند بگویی.
Ja/Nein/guten Abend sagen
بله/خیر/شب‌ بخیر گفتن
  • Ich wollte nur guten Abend sagen.
    فقط می‌خواستم شب‌ بخیر بگویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان