1 . برف باریدن
[فعل]

schneien

/ˈʃnaɪən/
فعل ناگذر
[گذشته: schneite] [گذشته: schneite] [گذشته کامل: geschneit] [فعل کمکی: haben ]

1 برف باریدن برف آمدن

  • 1.Morgen schneit es.
    1. فردا برف می‌بارد.
  • 2.Seit zwei Stunden schneit es.
    2. دو ساعت است که دارد برف می‌بارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان