[صفت]

stumm

/ʃtʊm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: stummer] [حالت عالی: stummsten]

1 بی‌صدا حالت میوت (موبایل)

مترادف و متضاد lautlos still
  • 1.Der Alarm war stumm.
    1. آلارم بی‌صدا بود.
  • 2.Stell bitte dein Handy leise oder auf stumm.
    2. لطفاً صدای موبایلت را کم کن یا آن را بی‌صدا کن.

2 لال

مترادف و متضاد sprachlos
  • 1.Er ist stumm geboren.
    1. او لال به دنیا آمده‌است.
  • 2.Stumme Menschen kommunizieren durch Gebärden.
    2. انسان‌های لال با اشاره ارتباط برقرار می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان