خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1.compatriot
[اسم]
هممیهن
( ه-م--م-ی-ه-ن )
1
compatriot
countryman
compatriot
countryman
/kˈʌntɹɪmən/
/kˈʌntɹɪmən/
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان